16 شهریور 1394 - 11:14
شناسه خبر: 3160
نسخه چاپی
اشتراک گذاری
رییس هیات مدیره کانون انجمن های صنایع غذایی مطرح كرد
ماكارونی آزاد شد و اوج گرفت؛ نان نه
به گزارش کانون انجمن های صنایع غذایی ایران، محمدرضا مرتضوی، رییس هیات مدیره کانون انجمن های صنایع غذایی ایران، در مصاحبه ای که با روزنامه تعادل داشته است تاکید کرده قیمت های خرید تضمینی گندم باعث شده این محصول ایرانی توان رقابت با مشابه خارجی را نداشته باشد.
بار دوم است كه در دفترش ملاقاتش میكنم. اتاقی با طراحی گرم و گیرای چوبی در یكی از بزرگترین و شیكترین برجهای خیابان فرشته در تهران. اینجا دفتر محمدرضا مرتضوی، رییس كانون تشكلهای صنایع غذایی ایران است، دفتری كه خود او میگوید: «جایی است برای گذران روزهای بازنشستگی.» با این حال صاحب دفتر به نظر نمیرسد در سالهای بازنشستگیاش باشد، چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ حجم فعالیتهایش. قبل از ملاقاتمان برنامه كاری داشته و بعد از ملاقات هم برنامه دارد. مسوول دفترش هم در میانه صحبت به اتاق میآید و تعدادی چك به او میدهد كه امضایشان كند. پیش از ورود به بحث اصلی نیم ساعتی راجع به فضای اقتصاد ایران و موقعیتهای پیشرفتش در روزهای پس ازتحریم گپ میزنیم. مرتضوی خودش را یك «آسیابان» مینامد و معتقد است كه پتانسیل پیشرفت اقتصاد ایران به قدری زیاد است كه به زودی به یكی از موتورهای رشد اقتصاد جهان تبدیل خواهد شد. «پیوستن ایران به اقتصاد جهانی، به اذعان بسیاری از اقتصاددانان، مثل پیوستن اقتصاد كشورهای اروپای شرقی پس از فروریختن دیوار برلین به اقتصاد جهانی است.» مرتضوی این را میگوید و درحالی كه از رویFact book سازمان CIA شاهد مثال میآورد، در مقام قیاس، اقتصاد ایران و تركیه را با هم مقایسه میكند. برنده هم مشخص است: ایران.
تم صحبتهای رییس كانون تشكلهای صنایع غذایی، انتقاد از قیمتگذاری دولتی درخرید تضمینی گندم است. او معتقد است كه دولت با اصرار بر قیمتگذاری برای خرید تضمینی گندم، قیمت آرد تولیدی ایران را به قدری بالا برده كه این محصول توان رقابتش را از دست داده و همین مسببی شده است برای از بین رفتن توان صادراتی محصولاتی مثل ماكارونی، كیك، كلوچه و شیرینی.
***
دفعه قبل كه با شما صحبت میكردم، پیشبینی كرده بودید كه ایران به زودی به یكی از 5 تولیدكننده بزرگ آرد درجهان تبدیل میشود. الان چند ماه از دیدار قبلی ما گذشته است، فكر میكنید ایران همچنان این پتانسیل را دارد كه به یكی از چند تولیدكننده بزرگ آرد درجهان تبدیل بشود؟
بله فكر میكنم ایران ظرفیتش را دارد. ما الان از نظر تولید هیچ مشكلی نداریم. 10میلیون تن ظرفیت تولید خالی آرد دركشور داریم كه تقریبا نیمی از ظرفیت تولیدمان است و تولید هم دایما درحال افزایش است، البته اگر بگذارند و اینقدر سنگ پیش پای این صنعت نیندازند! یكی از این سنگها، حمایت بدون دلیل و كارشناسی نشده از بخش زراعت است. قیمتهای خرید تضمینی گندم را بدون توجه به قیمتهای بینالمللی بالا میبرند و گندم ایران را از قابلیت رقابتپذیری با گندمهای تولیدی درجهان بیرون میآورند. صریح بگویم، من سیاست خرید گندم 1250تومانی و فروش گندم 1650تومانی و در یك كلام یارانه دولتی را قبول ندارم و به نظرم اشتباه است. امیدوارم فكری به حالش بشود، هرچند فكر میكنم تا قبل از انتخابات مجلس، شجاعت لازم برای اقدام در این زمینه وجود ندارد.
پس به نظر شما چه سیاستی در مورد خرید تضمینی گندم باید پی گرفته شود؟
من فكر میكنم تزریق پول یارانه به بخش زراعت، بدون درنظر گرفتن قیمتهای جهانی كاملا اشتباه است. اگر قرار است دولت یارانهیی به كشاورزان بدهد، چرا این كار را در قالب ارائه تسهیلاتی با وام كمبهره در زمینه هزینههای تسطیح زمین، زهكشی، خرید تراكتور، آبیاری قطرهیی و امثال اینها انجام نمیشود تا قیمت گندم هم واقعی بشود؟ قضیه از 2 حالت خارج نیست، اگر گندم را به قیمتی كمتر از قیمت جهانی میخرند كه خیانت كردهاند و اگر به قیمتی بالاتر از قیمت جهانی میخرند هم عملا آن را در سطح جهان غیررقابتی كردهاند. من فكر میكنم به جای تشویق یا تغییر قیمت به شیوه دستوری باید از روشهای دیگری استفاده بشود.
در واقع فكر میكنید مشكل اصلی صنعت تولید آرد و نان در ایران همین قیمتگذاری دولتی است؟
مشكل نان و گندم در ایران، به نحوه آبیاری برمیگردد. اگر اشتباه نكنم الان ما در سراسر كشور چیزی درحدود 87هزاركیلومتر مربع تحت پوشش آبیاری غرقابی داریم و برای تغییر این مدل آبیاری به آبیاری قطرهیی، این دولت است كه باید تسهیلات بدهد. بگذارید مثالی بزنم. الان در استان خوزستان، مقدار تولید گندم در مزارع نمونه ما به 9-8 تن در هر هكتار میرسد. از طرفی در 800هزار هكتار زمین تحت كشت گندمی كه در این استان وجود دارد، میانگین برداشت گندم فقط 1.6 تن به ازای هر هكتار است. شما فقط فرض كنید كه با بهبود روشهای آبیاری، تولید گندم در مزارع این استان از 1.6 تن در هر هكتار به 4.8 تن در هكتار برسد. تولید گندم در كشور در اثر این اضافه تولید، 2.4میلیون تن افزایش پیدا میكند. بنابراین من فكر میكنم ما اگر به فكر سود كشاورزان هم هستیم باید برای بالا بردن تولید گندم به ازای هر هكتار تلاش كنیم نه اینكه قیمت خرید تضمینی گندم را بیدلیل بالا ببریم. بالا رفتن قیمت گندم باعث شده كه صنعت تولید آرد در ایران، توان رقابتش را از دست بدهد و برای مثال تولید ماكارونی كشور كه این همه هم برای آن زحمت كشیده شده، غیرقابل صادرات بشود یا مثلا صادرات كیك، كلوچه و شیرینی ما به عراق كه بسیار هم طرفدار این قسم محصولات ماست، از بین برود. تازه فقط هم این نیست. بالاتربودن قیمت گندم تولیدی در ایران نسبت به كشورهای همسایه باعث شده كه خیلیها فرصت را مهیای قاچاق ببینند. گندم را از خارج به داخل قاچاق میكنند و به نام گندم داخلی، با قیمت خرید تضمینی به دولت میفروشند و پول به جیب میزنند.
اصولا ما تجربههایی دركشور داشتهایم كه دولت به جای ارائه یارانه مستقیم به كشاورزان، به آنها تسهیلات داده باشد؟
بله قبلا چنین تجربههایی داشتهایم. قبل از انقلاب در مناطق روستایی بنگاه تامین ماشینآلات كشاورزی داشتیم كه به كشاورزان تراكتورهای رومانیایی با تسهیلات ارزانقیمت ارائه میداد و در اواخر دهه50 هم نیمی از هزینههای راهاندازی آبیاری قطرهیی را وزارت كشاورزی و بانك كشاورزی تامین میكردند و دراختیار كشاورزان میگذاشتند.
كمی هم در مورد تولید نان دركشور بگویید آقای مرتضوی. الان آرد مورد نیاز صنایع تولیدكننده نان، آزاد شده و فكر میكنم دیگر آن مشكلی كه در مورد قیمتگذاری دستوری گندم به آن اشاره كرده بودید، اینجا وجود نداشته باشد.
بله اما این صنعت هم همچنان درگیر مشكلات خاص خودش است. درحال حاضر ??هزار واحد نانوایی در سراسر ایران فعال است كه بهطور میانگین ???كیلوگرم در روز نان تولید میكنند. آرد این واحدها به دلیل یارانهیی كه دولت در مراحل مختلف، از كشت گندم و خرید تضمینی آن گرفته تا خود فرآیند تولید آرد پرداخت میكند، ارزان تمام میشود. هم سهمیه این واحدها مشخص است و هم سقف تولیدشان، چون بیشتر از این آرد به آنها داده نمیشود. قیمت نان هم به همین دلیل تقریبا ثابت است. حالا سوال من این است كه در یك چنین سیستمی، چه جایی برای نوآوری و خلاقیت وجود دارد و مثلا اگر كسی خلاقیت به خرج بدهد، میتواند سهمیه آردش را به ????كیلو در روز برساند؟
یعنی در مورد نان هم همچنان همان معضل حضور دولت محسوس است؟
تا نظارت و حضور دولت در این صنایع برقرار باشد، نمیتوان چشم امید به پیشرفت آنها بست. صنعت نان را با صنعت ماكارونی مقایسه كنید تا ببینید خروج از زیر یوغ دولت چقدر میتواند تغییر ایجاد كند. تا اواسط دهه????، آردی كه برای تولید ماكارونی استفاده میشد یارانهیی بود. ماكارونیهای تولیدی هم به دلیل همین یارانهها ارزان و البته بیكیفیت بود اما از زمانی كه دولت از این حوزه خارج شده، تولیدش در ایران جهش پیدا كرده و ما الآن به ?? كشور جهان صادرات ماكارونی داریم. صنعت تولید ماكارونی در ایران الآن به قدری قوی است كه من فكر میكنم میتوانیم به زودی به یكی از بزرگترین تولیدكنندگان و صادركنندگان ماكارونی در جهان تبدیل شویم.
نانواییهای فانتزی هم قبلا از آرد دولتی استفاده میكردند كه مدتی است آردشان آزاد شده. تعداد اینها در تهران حدود 600-500واحد بود كه بعد از قطع شدن سهمیه آرد دولتی، خیلیهایشان ورشكست شدند و البته آنهایی كه ماندند به خاطر افزایش قیمتها سود بالایی بردند و ثروتمند شدند.
از كل تولیدكنندگان نان دركشور، حدود 8-7درصدشان هم تولیدكنندگان نان صنعتیاند، اما بازار این دسته هم متاسفانه چندان خوب نیست، چراكه هزینههای توزیعشان خیلی بالاست. نانواییهای سنتی در خود محلهها فروش دارند و هزینه توزیعشان به صفر میل میكند، اما صنعتیها مجبورند هزینه بسیار بالایی برای توزیع بپردازند. با این حال شركتهای بسیار معظمی هستند كه عمده بار تولید نان صنعتی را در كشور به دوش میكشند.